شعر و داستان کوتاه
پیر و مرشد از نگاه مولانا. یکی از ملزومات سیر و سلوک در همه ادیان به خصوص عرفان اسلامی، وجود پیر، مرشد و راهنمایی است که با فراز و نشیب راه سخت و طولانی سلوک آشنا بوده و سالک را در هر لحظه هدایت کند. آنچه که در این مقاله با هم مرور می کنیم، لزوم داشتن پیر از زبان مولاناست. آسیه ترک بیاتانی- بخش ادبیات تبیان. در دفتر اول و در میان داستان خلیفه ای که در بخشندگی از حاتم طایی پیشی گرفته، مولانا گریزی می زند و به لزوم داشتن پیر و راهنما اینگونه سخن می گوید:. ای ضیاء الحق حسام الدین بگیر. یک دو کاغذ بر فزا در وصف پیر. و از حسام الدین می خواهد که در
ادامه مطلب ...پیر و مرشد از نگاه مولانا. یکی از ملزومات سیر و سلوک در همه ادیان به خصوص عرفان اسلامی، وجود پیر، مرشد و راهنمایی است که با فراز و نشیب راه سخت و طولانی سلوک آشنا بوده و سالک را در هر لحظه هدایت کند. آنچه که در این مقاله با هم مرور می کنیم، لزوم داشتن پیر از زبان مولاناست. آسیه ترک بیاتانی- بخش ادبیات تبیان. در دفتر اول و در میان داستان خلیفه ای که در بخشندگی از حاتم طایی پیشی گرفته، مولانا گریزی می زند و به لزوم داشتن پیر و راهنما اینگونه سخن می گوید:. ای ضیاء الحق حسام الدین بگیر. یک دو کاغذ بر فزا در وصف پیر. و از حسام الدین می خواهد که در
ادامه مطلب ...بهارستان جامی. شاید بتوان گفت که پس از حافظ، ادبیات فارسی شاعری بزرگ و قدرتمند و پیشرو در عرصه سخن و سخن وری به خود ندیده باشد. عمده ادبیات کلاسیک و قدرتمند ما تا قرن 8 هجری است و پس از حافظ کمتر کسی دیده شد که در ادبیات کلاسیک حرفی برای گفتن داشته باشد. آسیه ترک بیاتانی-بخش ادبیات تبیان. در قرن 9 و 10 هجری شاعران بسیاری در عرصه های مختلف هنرنمایی کردند که از میان آنها می توان به جامی و شاه نعمت الله ولی و. اشاره کرد. در این مقاله برانیم که نگاهی گذرا به کتاب بهارستان جامی داشته باشیم. علاقه خاص عبدالرحمن جامی به سعدی و شیوه نگارشش در گلستا
ادامه مطلب ...بهارستان جامی. شاید بتوان گفت که پس از حافظ، ادبیات فارسی شاعری بزرگ و قدرتمند و پیشرو در عرصه سخن و سخن وری به خود ندیده باشد. عمده ادبیات کلاسیک و قدرتمند ما تا قرن 8 هجری است و پس از حافظ کمتر کسی دیده شد که در ادبیات کلاسیک حرفی برای گفتن داشته باشد. آسیه ترک بیاتانی-بخش ادبیات تبیان. در قرن 9 و 10 هجری شاعران بسیاری در عرصه های مختلف هنرنمایی کردند که از میان آنها می توان به جامی و شاه نعمت الله ولی و. اشاره کرد. در این مقاله برانیم که نگاهی گذرا به کتاب بهارستان جامی داشته باشیم. علاقه خاص عبدالرحمن جامی به سعدی و شیوه نگارشش در گلستا
ادامه مطلب ...رمز شناسی مولانا تفسیرِ حدیث "رَجَعنا مِنَ الجِهادِ الاَصغَر" از زبان مولانا. تصویر مولانا در مثنوی معنوی تفاوت بسیاری با مولانای غزلیات شمس دارد. مولانا در مثنوی معلمی است که هر موضوع را از زاویه دید خود نگریسته و با توجه به علم، دانش و آگاهی که دارد آن را بررسی می کند. آسیه بیاتانی-بخش ادبیات تبیان. در میان داستان شیر و نخجیران در دفتر اول مثنوی، مولانا به این حدیث گریزی زده و بدون شک برای مخاطب حرف هایی دارد. ای شهان کشتیم ما خصم برون. ماند خصمی زو بتر در اندرون. کشتن این کار عقل و هوش نیست. شیر باطن سخره ی خرگوش نیست. دوزخست این نفس و دوز
ادامه مطلب ...رمز شناسی مولانا تفسیرِ حدیث "رَجَعنا مِنَ الجِهادِ الاَصغَر" از زبان مولانا. تصویر مولانا در مثنوی معنوی تفاوت بسیاری با مولانای غزلیات شمس دارد. مولانا در مثنوی معلمی است که هر موضوع را از زاویه دید خود نگریسته و با توجه به علم، دانش و آگاهی که دارد آن را بررسی می کند. آسیه بیاتانی-بخش ادبیات تبیان. در میان داستان شیر و نخجیران در دفتر اول مثنوی، مولانا به این حدیث گریزی زده و بدون شک برای مخاطب حرف هایی دارد. ای شهان کشتیم ما خصم برون. ماند خصمی زو بتر در اندرون. کشتن این کار عقل و هوش نیست. شیر باطن سخره ی خرگوش نیست. دوزخست این نفس و دوز
ادامه مطلب ...رمزشناسی مولانا، دفتر اول مثنوی مردی که نام حضرت رسول را به تمسخر گرفت. مثنوی اثر تعلیمی حضرت مولانا است. مولانای عاشقی که در غزلیات شمس دیده می شود به جای ذکر و دعا کارش سرودن شعر و دو بیتی و ترانه است. در حالی که 16 سال بعد از رفتن شمس و اتمام غزلیات تصویر دیگری از او در مثنوی معنوی دیده می شود. آسیه ترک بیاتانی- بخش ادبیات تبیان. او در مثنوی معلمی است که با بیان داستان مختلف و پند آموز درس های بسیاری به ما می دهد. مولانا در انتخاب داستان هایش بسیار وسواس به کار برده است. در واقع برای بیان آنچه در ذهن دارد مناسب ترین داستان را انتخاب می
ادامه مطلب ...رمزشناسی مولانا، دفتر اول مثنوی مردی که نام حضرت رسول را به تمسخر گرفت. مثنوی اثر تعلیمی حضرت مولانا است. مولانای عاشقی که در غزلیات شمس دیده می شود به جای ذکر و دعا کارش سرودن شعر و دو بیتی و ترانه است. در حالی که 16 سال بعد از رفتن شمس و اتمام غزلیات تصویر دیگری از او در مثنوی معنوی دیده می شود. آسیه ترک بیاتانی- بخش ادبیات تبیان. او در مثنوی معلمی است که با بیان داستان مختلف و پند آموز درس های بسیاری به ما می دهد. مولانا در انتخاب داستان هایش بسیار وسواس به کار برده است. در واقع برای بیان آنچه در ذهن دارد مناسب ترین داستان را انتخاب می
ادامه مطلب ...یکصد و هشتمین شب شعر طنز «درحلقه رندان» با حضور طنزپردازان و علاقمندان به طنز،در تالار سوره حوزه هنری برگزار شد. شروین سلیمانی در ابتدای مراسم «درحلقه رندان» شعر طنزی را قرائت کرد که در زیر می خوانیم:. در وادی ازدواج گیر افتادم/ از بام به یک بشکه قیر افتادم/ رفتم بکنم شکار آهو اما/ چون گور خری به چنگ شیر افتادم. سلیمانی در ادامه شعر طنز دیگری را خواند که بخشی از آن به شرح زیر است :. پیک مرگ آمد شبی شوق جهانم را گرفت/ تا به خود جنبیدم عزرائیل جانم را گرفت/ سرنشین بنز آن دنیا شدم بی گفتگو/ مرگ در پس کوچه دنیا ژیانم را گرفت/ رد شدم با پای لرزان از
ادامه مطلب ...اشعار طنزی از سعید سلیمان پور ارومی، معصومه پاکروان و عباس احمدی. میز باوفا! سعید سلیمان پور ارومی. یکی از بزرگان به شکلی تمیز. شنیدم که چسبید عمری به میز!. چو گیسویِ مهطلعتانِ «طراز». مدیریت و عمر او شد دراز. به هنگام نزعش ز خویشان کسی. برآن میز زد زور بیجا بسی. نشد کَنده میز از برِ محتضر. مگر شد از آن محتضر را خبر. بزد شیشه قرص را بر سرش. که میزش نگردد جدا از برش. همه در عجب چون پس از مرگ نیز. نداد از کف خویش دامان میز. نگو میز بر کس ندارد وفا. تو بنگر وفاداری میز را. شده میّت و میز با هم کفن. در این کار حیران شده گورکن. جدا کردنش چون نه مقد
ادامه مطلب ...«کاریکلماتور» خون تازه ای است در رگ های طنز ایران، شاپور تمام حرف هایی را هم که در صحبت روزمره ی خود می زند کاریکلماتور است. وقتی وارد مجلسی می شود خداحافظی می کند و هنگامی که مجلس را ترک می کند سلام می دهد!. از یادداشت عمران صلاحی درباره ی پرویز شاپور: دنایی که «شاپور» آفریده بسیار زیبا و شگفت انگیز است. وقتی آدم به دنیای شاپور پا می گذارد مثل بچه ای است که وارد یک گاردن پارتی عجیب شده مثل بچه ای که با حیرت به یک منظره ی آتش بازی می نگرد. شاپور کوتاه ترین خط را برای طرح و کوتاه ترین کلمه را برای طنز به کار می گیرد و می گوید: «چرا بی خود ولخ
خودکشی مرگ موش خودکشی با مرگ موش
ادامه مطلب ...ادبِ موزهدوزی پارههایی از کسبنامه نعلیندوزان. کسبنامه نعلیندوزی سرشار از آداب و ادبِ کاسبی است؛ دینداری بههنگام کاردنیا. هر وصلهای با ذکری همراه است و هر کوکی دعایی دارد. کسبنامهها کارکردهایی چندگانه داشتند، موجبِ انسجام درون صنفی میشدند، نظامنامههایی بود که برخورد با مشتری، همصنف، بازار و اجتماع را شرح میدادند و در نظرِ کارگر، شغل را تهذیب میکردند. به همین منظور بود که هر شغلی را به پیغمبری، یا صحابهی حضرتِ رسول(صلی الله علیه واله وسلم) نسبت میدادند تا مشروعیتِ حرفه را تضمین کنند. کفشگری یا موزهدوزی یکی از همین شغلها ا
ادامه مطلب ...و از بهر این بود که دخمه و گورخانهی کسری نوشروان را باز کرد و بجُست و چهرهی او را بدید همچنان تازه و جامهها بر وی تازه و ناپوسیده و انگشتری در انگشت وی، نگین از یاقوت سرخِ گرانمایه که هرگز چشم مأمون گوهری بدان طراوت و خوبی و قیمتی ندیده بود. روزی مأمون چهار تن را ولایت داد: یکی را منشور خراسان داد و سههزار دینار خلعت داد؛ و یکی را ولایت مصر داد و سههزار دینار خلعت؛ و یکی را ولایت خوزستان داد و سههزار دینار خلعت داد؛ و چهارم را همچنین ولایت اَرمَن داد. پس موبدان را بخواند و گفت: «یا دهقان، بدان وقت که پادشاهان شما به ولایتِ عجم پادشا
ادامه مطلب ...برای آن که بتوانید کتاب بنویسید، احتیاج به مقداری سواد خواندن و نوشتن و کمی هم جسارت دارید؛ هر چند این روزها کسی آنقدر اعصاب ندارد که برای هر کاری برود سواد آن کار را هم یاد بگیرد، اما خب اگر بتوانید تعدادی جمله سر هم کنید که یک عده را به حیرت وادارد، گام اول را محکم برداشتهاید؛. طنز منثوری از جلال سمیعی: یکم:. برای آن که بتوانید کتاب بنویسید، احتیاج به مقداری سواد خواندن و نوشتن و کمی هم جسارت دارید؛ هر چند این روزها کسی آنقدر اعصاب ندارد که برای هر کاری برود سواد آن کار را هم یاد بگیرد، اما خب اگر بتوانید تعدادی جمله سر هم کنید که یک عده ر
ادامه مطلب ...سه شعر طنز از سه طنز پرداز؛ راشد انصاری ، نسیم عرب امیری و ابوالفضل زرویی نصرآباد. چرخ راشد انصاری:. شــــاید نمـــی دانی که گاهـی چرخ می چرخد. چرخ است خب!خواهی نخواهی چرخ می چرخد. فـــــرقی نــــدارد روی خــــاک ســـرد بنشــینی. یا روی تخــت پادشــــاهی ، چــــرخ مــی چرخد. تا آب مــــی بیند به خــــود گرداب، مــــی گردد. تا مــــی زند در آب ماهـــی چـــرخ، مــی چرخد. گاهی خودت هم خنده ات می گیرد از ایــن که،. با یــک دلیل پوچ و واهــــی چـــرخ مـــی چرخــد. بنـــده دو زن دارم ! یکــــی تهـــران یکــی بنـــدر. با هر سفیدی و سیاهی چرخ مــــــی
ادامه مطلب ...چه می خواستم بگویم؟ برای آدم که هوش و حواس نمی ماند . آها . یادم آمد جریان این است که ارادتمند دو سه سال است که حافظه ام را از دست داده ام و از رجال قوم هم فراموشکار تر شده ام. چه می خواستم بگویم؟ برای آدم که هوش و حواس نمی ماند . آها . یادم آمد جریان این است که ارادتمند دو سه سال است که حافظه ام را از دست داده ام و از رجال قوم هم فراموشکار تر شده ام مثلا سه سال پیش تصمیم گرفتم زن بگیرم والده و مالده را راه انداختیم رفتیم یک دختر خانمی را برای همسری انتخاب کردیم چند روز بعد رفتیم محضر و عقد ازدواج را بستیم و قرار شد جمعه بعدش عروسی کنیم ولی
ادامه مطلب ...دیوار کوتاه / طنز شعر برگزیده مقام دوم ششمین جشنواره طنز مکتوب. دیوار کوتاه | محمدرضا مختارنژاد. هیچکس از حال و وضع دیگران آگاه نیست. گر شود آگاه هم، گوید مجال آه نیست. بیدلیل آدم نمیافتد به یاد دیگران. هیچکس را شوق افتادن میان چاه نیست. نیست شیرین کام تو، فرهاد، با شیرین شدن. آنکه از امروز با تو گاه هست و گاه نیست. کار شطرنج است بازی دادنِ بازیگران. کیش و ماتش در ید جاه و جلال شاه نیست. هرکه پا کج میگذارد ارتوپد باید روَد. تا بفهمد مشکل از پاهاش هست، از راه نیست. راهها هموار از لطف ادارهی راه شد. گر تو میافتی زمین تقصیر خلقالله نیست.
ادامه مطلب ...اندر فواید کتاب سال( طنز) طنزی از سعید بیابانکی. تازه سوار مترو شده بودم که صدای قناری خوشآواز جیبیام درآمد؛ شماره را نشناختم ولی خیلی شماره رُندی بود. 0912 همهی رقمهای بعدش مثل هم. تازه سوار مترو شده بودم که صدای قناری خوشآواز جیبیام درآمد؛ شماره را نشناختم ولی خیلی شماره رُندی بود. 0912 همهی رقمهای بعدش مثل هم. فکرکردم تخیله چاه به من زنگزده یا مثلا تاکسی تلفنی. ولی آن شماره حداقل 50 میلیون تومان قیمتش بود. با این وجود جواب ندادم و صدایش را بندآوردم. دوباره زنگ زد و من دوباره صدایش را بند آوردم. مسافران نشسته و ایستادهی محت
ادامه مطلب ...آدم بی دل و دماغ کسری قطعه دارد 25 کاریکلماتور از حسین ناژفر. کاریکلماتور،کاریکاتوری ست که با کلمات شکل میگیرد؛ این فرم نسبتا تازهای در طنز است که مورد استقبال طنزنویسان و مخاطبانشان قرار گرفته است. به خصوص که روزگار ما، روزگار سرعت است و مینیمالیزم، بر تمامی قالبهای هنری سایه انداخته است. 1 - تقویم ثانیهها روز شمار ندارد. 2 - پلاک آدمها گذر موقت است. 3 - دکتر عضو انجمن بدنویسان شد. 4 - باران پرگار به دست بر آب برکه میبارد. 5 - آدم سرگشته نگاهی به پشت سر دارد. 6 - معلم شیمی عصبانی شد برخورد فیزیکی کرد. 7 - افتادهترین ماهی هم ادعای خاکی
ادامه مطلب ...دارم از نرخ گزافش گله چندان که مپرس!. « دلمان خوش به شکرخندِ لبى » عنوان شعری طنز از ناصر فیض است که به تازگی منتشر شده است. شعری در حال و هوای این روزها. دارم از نرخ گزافش گله چندان که مپرس. که چنان زو شدهام بى سر و سامان که مپرس. تا زدم هر چه پسانداز خودم را به دلار. اُفت کرد آنقدَر این قیمت تومان که مپرس. کس به امید کذا آنچه که کردم مکناد!. که چنانم من از این کرده پشیمان که مپرس. هر کجا مىروم امروز، که چیزى بخرم. تازه ! اجناس گران نیست ز ارزان که مپرس. گر چه باید بشود ایشان ، شرمنده من. خجلتى مىکشم از صاحب دکان که مپرس. قیمت آب، گران ب
دارم گله چندان که مپرس گله دارم که مپرس طنز ناصر فیض
ادامه مطلب ...